دانلود رمان سهره مست از یگانه نعمتی با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
سهره دختر نامشروع حاج سعید راد که همه به اسمش قسم می خورن بعد از فوت مادرش، برای پیدا کردن پدرش به ایران میاد… اما اینجا با مردی خشن و جذاب به اسم کیان روبرو میشه و به خاطر…
خلاصه رمان سهره مست
فکرم پیش حاج مرتضی بود و خونسرد و بیخیال بودنم، تنها تا فرودگاه دوام آورد. بالاخره تسلیم نگرانی توی دلم شدم و با ویلا تماس گرفتم. دلآرا بود که گوشی رو برداشت و صدای همهمه ریتم کوبش قلبم رو بیشتر کرد. – الو؟ چرا حرف نمیزنی؟ لبم را تر کردم و روی یکی از صندلیهای انتظار نشستم. – مرتضی حالش چطوره؟ انگار نمیتونست باور کنه کسی که پشت خطه منم و سکوت چند ثانیهاش، این رو نشون میداد. – تو با چه رویی باز زنگ زدی؟ اخم کردم و این دختر چه پدرکشتگی با من داشت، هنوز نفهمیده بودم.
– مطمئناً زنگ نزدم با تو بحث کنم دلی. پس جواب سؤالم رو بده و گوشی رو قطع کن تا دیگه مجبور نباشی شنیدن صدام رو تحمل کنی. – همه چی خوبه، آقاجون هم خوبه. اینجا بدون تو خیلی خوش میگذره پس دیگه اصلا زنگ نزن، آندرستند؟ بهت زده خندیدم و اون تماس رو بدون حرف اضافهی دیگهای قطع کرد. – دخترهی خنگ. هر چهقدر خواستم شمارهی گیسو را یادم بیارم موفق نشدم و با اعلام پروازم از روی صندلیها بلند شدم. دستهی چمدونم رو گرفتم و خواستم برگردم که با کسی برخورد کردم .
گوشی از بین انگشتهام سر خورد و روی زمین افتاد. همونطور که شوکه به گوشی جدیدم نگاه میکردم، خواستم خم بشم که اینبار سرم با سرش برخورد کرد و کلافه نگاهش کردم. – دارید چیکار میکنید آقای محترم؟ – ببخشید، ببخشید… معذرت میخوام. خم شد و گوشیم رو از روی زمین برداشت و با پشت شلوارش پاک کرد. – سالمه خداروشکر… گوشی رو از دستش گرفتم و طلبکار توپیدم – خواهش میکنم موقع راه رفتن خوب چشمهاتون رو باز کنید تا موجب خسارت بقیه نشید…