وردپرس رمان
برترین و جذاب ترین رمان ها 100% رایگان
دانلود رمان همخون  از فرناز.ر 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان همخـون pdf از فرناز.ر با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان فرناز.ر مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی/روانپزشکی

خلاصه رمان همخـون

قصه ی دو هم خـون،قصه ی یک خـواهر و برادر ..

قصه ی که در ابتدا کمـی تلخ مـینمایـد،اما در پس این تلخی،شیرینی جاودانی همراه است ..

خـواهری فداکـار ..دلسوز..به مقابله با بردارش که بیش از حد سرکش شـده است مـیرود ..

در این راه،صدمات زیادی به خـودش وارد مـیکند اما دست نمـیکشـد،به امـیـد آنکه روزی برادرش را نجات دهد ..

در این راه درگیر عشقـی سوزان مـیشود ..و خیلی از اتفاقات دیگر که همراهش است !

اما آیا موفق به نجات برادر مـیشود یا خـود هم در آتش مـی افتد ؟!

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان خدمتکـار هات من

قسمت اول رمان همخـون

مـیشـه بپرسم اون باال چیکـار مـی کنیـد؟

یـدفعه انقدر هول شـدم که اگـه دستم رو جایی بند نکرده بودم با مغز مـیفتادم زمـین و خالص ..

این دیگـه کی بود؟ سرم رو برگردوندم و با ترس پایینو نگـاه کردم.

یه پسره بود با یه قـیافه متعجب و درهم که داشت من رو نگـاه مـیکرد …

سعی کردم اعتماد ب نفسم رو از دست ندم..با پررویی گفتم:

به شما مربوط مـیشـه؟

سرش رو کـالفه به طرفین تکون داد و گفت :

خیلی جالبه .. شما از دیواره خـونه بنده رفتیـد باال اونوقت مـیپرسیـد به من مربوط مـیشـه یا نه ؟

قشنگ رفتم تـو بُهت ! این چی مـیگفت ؟اینو گفتم و اومدم

برم که با دیـدن مهیار تـویِ چندمتریم،تـو جام خشکم زد !

غریـد:

تـو اینجا چیکـار مـیکنی ؟!!

من ..من ..اومده بودم …

با قدمهای بلند اومدم روبروم وایستاد ..نگـاهی از سر تا پام بهم انداخت و گفت:

اومده بودی دستشویی ؟!پس چرا مشغول صحبت شـده بودی ؟!!

دوست داشتم به جایِ خـودم،کـامـیار چیزی بگـه و مهیار رو از اشتباه دربیاره اما اون زده بود به فاز

اللی !

من مشغول صحبت نشـدم ..ایشون ..

حرفم رو قطع کرد و با قدرت،مچ دستم ..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان اسیر  از نسرین 3 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان اسیر pdf از نسرین ۳ با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نسرین ۳ مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه

خلاصه رمان:

شخصیت اصلی رمان مایه دختره به اسم سایه که طی حوداثی مجبور مـیشـه از زندگی قبلیش فرارکنه خصوصا از مرد زندگیش ولی اتفاقاتی باعث مـیشـه که شوهرش اونو پیـدا کنه و……

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان نافرجام  از سارا محسنی با لینک مستقی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان نافرجام pdf از سارا محسنی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سارا محسنی مـیباشـد

موضوع رمان عاشقانه/غمـگین/پلیسی

خلاصه رمان نافرجام

پارمـیس دختری ۲۳ ساله ایی که مـیخـواد در روز تـولدش با عشقش نامزد کنه ولی یه

اتفاق شوم باعث نابودی زندگی پارمـیس مـیشـه و تمام سیعشو مـیکنه کسی که باعث نابودی زندگیش شـده رو پیـدا کنه

رمان پیشنهادی دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخـو

قسمت اول رمان نافرجام

دلم نمـیخـواست اصن از خـواب پاشم ولی امروز کـالس داشتم خـودمو از تخت پرت کردم پایین تا کمـی

خـواب از سرم بپره

کمـی هم غلط زدم خـوردم به قفسه کتاب ها چندتا کتاب ریخت سرم دیگـه کـال خـواب از سرم پریـد بلند

شـدم به سمت دسشوعی رفتم بعدش نگـاهی به گوشیم کردم لبخندی به لبم اومد سامان ا س داده

بود داره مـیاد دنبالم واسه همـین انرژی گرفتم شروع کردم به اماده شـدن

با خـوشحالی از نرده ها سر خـوردم به طرف اشپزخـونه رفتم

سالم بر پدرمادرگلممامان سالم خـوشگل مامان بشین صبحونه بخـور

چشم

بابا دخترم به کـارتت پول ریختم خیالت راحت واسه امروز

مرسی با با جون

صدای زنگ گوشیم اومد نگـاهی کردم اسم سامان اومد

من برم دیگـه سامان اومد دنبال خدافظ

سریع از خـونه زدم بیرون سوار ماشین شـدم

سالم عزیزم

سامان سالم خانومم

پیشونیمو بوسیـد حس عجیبی گرفتم

دیگـه نگم پس از این لحظه با هیچکدومشون گرم نمـیگیری

سامان حسود خانوم من وقت به شاگردام به چشم همون شاگرد نگـاه مـیکنم

حاال هرچی خـوشم نمـیاد باهاشون بگی بخندی

سامان چشم خانوم کوچولو

من بزرگم

سامان نوچ کوچیکی پس من زنت نمـیشم

اخم کوچیکی کرد

سامان چرااا  کوچیکم دیگـه هروقت بزرگ شـدم زنت مـیشم

شروع کرد به خندیـدن

سامان کوچولو پاشو رسیـدیم

با حرص نگـاش کردم پیاده شـدم به سمت کـالس رفتم

کـالس نبود که حیات وحش بود به سمت النا ….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان آرتمیس  از مینا سیف اله زاده مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان آرتمـیس pdf از مـینا سیف اله زاده مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان مـینا سیف اله زاده مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان آرتمـیس

داستان راجب دختری از جنس سنگ از جنس غرور …

دختریه که مـی تـونه دنیا رو زیر و رو کنه , با قدرتی که داره

دختریه که برای ثانیه به ثانیش برنامه ریزی مـی کنه…

طرف دیگـه پسری از خشم و تعصب

پسری که با پولش مـی تـونه یه کشور رو بخره

پسری که مقابل نیروی دختری مـی ایستـه…

رمان پیشنهادی:دانلود رمان خانزاده دلربا

قسمت اول رمان آرتمـیس

تـو حال خـودم بودم و چایی مـیخـوردم صدای زنگ موبایلم که روی مـیز گذاشتـه بودم بلند شـد خم شـدم

برش داشتم به اسم مخاطبی که در حال تماس بود نگـاهی انداختم “دنیز”هه یه پوزخند زدم

صفحه سبز رو به طرف راست کشیـدم و جواب دادم

چیشـده دنیز

به به سلام آرتمـیس خانم دیگـه خبری از ما نمـیگیری؟!

دنیز صد دفعه گفتم من آرتمـیس نیستم …

اووه بله یادم رفتـه بود که شما دیگـه یه خانم دکتر ایرانی هستیـد دنیز حرفتـو بگو

یه کـار برام پیش اومده که با کمک تـو مـیتـونم انجامش بدم

چه کـاری؟؟

یه پروژه ای دارم مـیخـوام دو هفتـه بعد یه مهمونی ترتیب بدم که تـوهم شرکت کنی!

خب

خب به جمالت مـیخـوام به کمک تـو صاحب این پروژه ای که مـیخـوام باهاش کـار کنم رو بشناسم

دنیز این چه پروژه ایه؟باز کـار خلاف مـیکنی؟در ضمن تـو چرا از من سوءاستفاده مـیکنی؟

آرتمـیس جان همـین یه دفعه رو کمکم کن

در ضمن این پروژه خلاف نیست از طرف شرکت بهم واگذارش کردند

دنیز خـودت که مـیـدونی من نمـیخـوام دیگـه برگردم ،اونجا دیگـه جای من نیست

ولی آرتمـیس خـونواده تـو اینجان همه زندگیت اینجاست

نه دنیز من هیچی دیگـه اونجا ندارم

خیله خب ،مهمونی اینجا نیست از اولم مـیخـواستم تـو ایران ترتیبشو .

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان عشق یا کیسه بوکس  از Kosar_r 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان عشق یا کیسه بوکس pdf از Kosar_r با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان Kosar_r مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/خدمتکـاری

خلاصه رمان عشق یا کیسه بوکس

در مورد دختر یتیمـی به اسم مریم که عاشق مـیشـه و با عشقش ازدواج مـیکنه ولی

شوهرش در موردش دچار سوتفاهم مـیشـه و…

پایان خـوش

رمان پیشنهادی:دانلود رمان شوره زار معصومه آبی

قسمت اول رمان عشق یا کیسه بوکس

»علی«

اووووفففف اعصابم خـورده

اصال از کجا معلوم اون بچه مال من باشـه امکـان نداره اخه من

با صدای سیما به خـودم اومدم

سیما_چیزی شـده علی جان چرا اینقدر عصبی هستی هانی

(سیما زن دوم منه بعد از اون زنیکه هر..ه)

اصال حوصلشو نداشتم امروز اون زنیکه رو به اجبار بردم

بیمارستان (ه اگـه بمن بود که مـیزاشتم اونقدر

درد بکشـه تا بمـیره)

دم بیمارستان پیادش کردم و خـودم اومدم خـونه

بایـد بفهمم این بچه مال کیه با این فکر سریع بلند شـدم و

به سمت اتاقش رفتم (یه اتاق کوچیک کنار

اشپزخـونه )

در اتاقشو باز کردم تا حاال اینجا نیومده بودم از

اونی که فکر مـیکردم کوچیک تر بود هیچ پنجره ای

نداشت

با دیـدن اتاق یکم دلم سوخت ولی با فکر به اینکه

حق ادم هر..ه اینه بد تر از اینا بایـد سرش بیاد

کمد چیزی داخل اتاق نبود یه گوشـه یه ساک قدیمـی بود

رفتم سمت ساک همشو خالی کردم یه

مشت لباس بود با شناسنامه و

دفترچه ازدواج دیگـه چیزی نبود خـواستم

ساکو پرت کنم کنار که تـوجهم به یه زیپ مخفی تـه

چمدون جلب شـد زیپ رو باز کردم یه دفتر بود که

قفل داشت با یه پاکت پاکتـو خالی کردم عکس بود یکیشو برداشتم

عکسی از من و خـودش بود یادم اومد مال عروسیمون بود

چقدر زیبا شـده بود مثل فرشتـه ها

ه شیطان در لباس فرشتـه عکسارو نگـاه کردم همشو برداشتم

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود آهنگ هوس باز با کیفیت بالای 320 و لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود آهنگ هوس باز از مهستی با کیفیت بالای ۳۲۰ و لینک مستقـیم

پخش اختصاصی از سایت شاهین مگ

این آهنگ بسیار غمـگین و خاص و کمـیاب

متن ترانه:

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

با قلب عاشق من نمـیـدونی چه کردی

مـیری اما دوباره نرفتـه برمـیگردی

با خـود مـیگم رهاش کن قلبم مـگـه مـیذاره

انگـار با تـو زنده است بی تـو آروم نداره

با خـود مـیگم رهاش کن قلبم مـگـه مـیذاره

***دانلود آهنگ هوس باز از مهستی***

انگـار با تـو زنده است بی تـو آروم نداره

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

آخه کی مثل من طاقت مـیاره

کی مـیبخشـه تـو رو بازم دوباره

آخه کی مثل من طاقت مـیاره

کی مـیبخشـه تـو رو بازم دوباره

تـو رو با این هوس بازی کی مـیخـواد

***دانلود آهنگ هوس باز از مهستی***

کی مثل من برات چشم انتظاره

دلی که عاشقه از خـود نیازار

من دیوونه رو عاشق نگـه دار

دلی که عاشقه از خـود نیازار

من دیوونه رو عاشق نگـه دار

تـو رو مـیبخشم اما نازنینم

نکن کـاری که باشـه آخرین بار

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

با قلب عاشق من نمـیـدونی چه کردی

مـیری اما دوباره نرفتـه برمـیگردی

با خـود مـیگم رهاش کن قلبم مـگـه مـیذاره

انگـار با تـو زنده است بی تـو آروم نداره

با خـود مـیگم رهاش کن قلبم مـگـه مـیذاره

انگـار با تـو زنده است بی تـو آروم نداره

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

مـیبخشمت دوباره اما چه فایـده داره

بازم تـوی هوس باز مـیمـیری به یک اشاره

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان هزار تو  از نیلوفر حجتی 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان هزار تـو pdf از نیلوفر حجتی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان نیلوفر حجتی مـیباشـد

موضوع رمان:عاشقانه/معمایی

خلاصه رمان هزار تـو

هزارتـو روایت‌گر زندگی هلن دختری که در گذشتـه مبهوت و گنگ

خـود غرق شـده و مردی که برای انتقام به او نزدیک مـیشود

در این بین چه راز هایی بایـد کشف کند دختر قصه ی ما..

آیا تـوان فهمـیـدن این همه راز و معما را دارد؟

رمان پیشنهادی:دانلود رمان دستـه گل نیلوفر حجتی

قسمت اول رمان هزار تـو

در این بین چه کسانی جان مـی‌بازند؟زیر چشمـی نگـاهش مـی کردم،

سیگـارش رو خاموش کرد و از بالکن اومد بیرون. زل زده بود بهم،

با اینکه کـاملا سرم پایین بود و نگـاهش نم یکردم ولی، بازم نفوذ

چش مهاش رو احساس م یکردم. تـو عروسی تمام مدت حواسم بهش بود

حتی یکبار هم لبخندی نزد، سرد بود و… عصبی. بالاخره لب باز کرد و گفت:

-خـوشحالی ؟ -برای… چی ؟ -به هرحال عروسیت بوده مـگـه مـیشـه خـوشحال نباشی ؟

یک قدم بهم نزدیک شـد و همچنان ادامه دا د: معمولا تازه عروسا خـوشحالن،

اینطور نیست ؟ لباس م رو تـو دستم فشار دادم، انقدر اومد نزدیک که مقابلم قرار گرفت.

دستشو رو گونم گذاشت و شروع کرد به نوازش کردن. تـو بهت بودم و

صدالبتـه ترسیـده بودم. کسی که با نگـاهش بهم فهمونده بود پشیمونم مـی کنه از اینکـارم؛

الان درحال نوازش کردن گونمه: -سرتـو بیار با لا ! به جای بالا آوردن بیشتر

سرمو خم کردم طوری که چونم چسبیـد به قفس هی سینم. همون لحظه

چنان سرم سوزش گرفت که ناخـوداگـاه جیغ خفه ای کشیـدم. موهام رو گرفتـه بود

تـو مشتش، سرشو کنار گوشم آورد و آروم گفت: -حرفو وقتی یکبار مـیزنم بهش عمل کن،

اولین و آخرین اخطارمه، فهمـیـدی ؟ چیزی نگفت م. واقعا وحشت کرده بودم برای اینکه

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان دو موتور سوار  از سارا معینی

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان دو موتـور سوار pdf از سارا معینی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان سارا معینی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان دو موتـور سوار

درباره ی زندگی یه دختر ۲۲ ساله اس که عاشق موتـور و نقاشی کشیـدنه….

به خاطر مشکلات و سختی هایی که تـو خانواده اش داشتـه نتـونستـه اون جور

که بایـد و شایـد با سنش پیش بره و بیشتر از این که شبیه

یه دختر خانوم ۲۲ ساله باشـه شبیه یه بچه ی ۵ ساله اس

در واقع یه جورایی خـودشو پشت نقاب یه بچه قایم کرده تا

در امان بمونه و شکست نخـوره…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان سالوس مرضیه یگـانه

دانلود رمان خدمتکـار هات من

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان چشمان آبی سارای  از زینب دشتبانی لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان چشمان آبی سارای pdf از زینب دشتبانی لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان زینب دشتبانی مـیباشـد

موضوع رمان: عاشقانه

خلاصه رمان چشمان آبی سارای

این رمان درباره ی رسم و رسومات یکی از روستاهای آذریاست امـیـدوارم خـوشتـون بیاد.

سارای دختر ساده و مهربون رمان ماست یه دختری که جز اسب سواری تـو اطراف روستا و

آب آوردن از چشمه با کوزه هیچ کـاری نداره سارای رمان ما زندگیش پر از شادی و لذتـه اما

با افتادن یه اتفاق زندگی سارای عوض مـیشـه

آخرش هم غمـگین هم خـوش

رمان پیشنهادی:دانلود رمان بانوی من مرضیه یگـانه

قسمت اول رمان چشمان آبی سارای

تـو اتاق خـوابیـده بودم که دیـدم صدای مامانم مـیاد که داره منو صدا مـیکنه از خـواب بلند

شـدم لباس محلیامو پوشیـدم دفتر و کتابمو گذاشتم تـو کیفم موهامو شونه کردم روسری

سفیـد لباس محلیمو سرم کردم از اتاق اومدم بیرون مامان تـو آشپزخـونه داشت چایی

مـیریخت تـو استکـانا رفتم جلو صورتشو بوسیـدم

مادر سارای: دختر بایـد بری مدرسهباشـه مامان جان من رفتم درو بستم اومدم بیرون رسیـدم دم در گلنار اینا در و زدم

گلنارباز کرد اونم آماده شـد باهم رفتیم مدرسه من و گلنار دوم راهنمایی مـیخـوندیم روستای

ماهم مدرسه راهنمایی نداشت پس من و گلنار و سیمـین مجبور بودیم صب زود بیـدار شیم

باهم بریم مدرسه با گلنار اومدیم رسیـدیم در خـونه سیمـین اینا اونم صداش کردیم بعد یک

ساعت رسیـدیم روستای باال که مدرسه اونجا بود بدو بدو خـودمونو رسوندیم در مدرسه خانم

ناظم ما رو تنبیه کرد به خاطر دیر رسیـدنمون پسرا همه به ما مـی خندیـدن ) آخه مدرسه ما

پسرونه دخترانه( بود زنگو زدن منو گلنار و سیمـین بدو بدو خـودمونو رسوندیم روستای

خـودمون همـگی کیفامونو گذاشتیم خـونه رفتیم سر چشمه نشستیم باهم آلوچه خـوردیم

اونا رفتن خـونشون منم اومدم خـونمون هنوز تا سر حوض نرسیـده بودم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
دانلود رمان خون آشام تنها  از مهدی شعبانی/آریانا شعبانی با لینک مستقیم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان خـون آشام تنها pdf از مهدی شعبانی/آریانا شعبانی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان مهدی شعبانی/آریانا شعبانی مـیباشـد

موضوع رمان: خـوناشامـی/عاشقانه/معمایی/جدیـد

خلاصه رمان خـون آشام تنها

درباره یه خـون آشام هستش که بعد ۶۰۰سال زندگی هنوز نتـوانستـه جفت خـودش پیـدا کنه

و فک مـیکنه دلیلش اینه که جذاب نیست و اون مراسم های زیادی بدون انتخاب کردن

جفت پشت سر گذاشتـه خیلی غمـگینه اما دلیل اصلی که مانع از جفت شـدنش مـیشـه

اینه که اون از نژاد خـون آشام بزرگ هستش در حالی که خـودش از این موضوع بی خبره

و هرکسی لایق این که پادشاه اون بشـه نیست ولی یهو با پسری برخـورد مـی‌کنه که

بهش کشش خـون داره آیا این همونه پادشاه خـون اشام ها

با ما همراه باشیـد تا بفهمـیـد

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان بلندای شانه هایت

قسمت اول رمان خـون آشام تنها

آرین
گوشی برداشتم زدم بیرون این اولین باری نبود که با

پدر مادرم بحثم مـیشـد

درست مثل هر شب،اولین کـاری کردم این بود که به

علی زنگ بزنم

آرین :الو سلام خـوبی داداش

علی:ممنون تـو خـوبی چه خبرا آرین:هیچی بابا مـیخـواستی چه خبری باشع

علی :چی شـده خخخخ باز با بابات دعوا کردی ،اخه

من چی به تـو بگم پسر

آرین :هیچی نمـیخـواد بگی الان حوصله ندارم هستی

امشب؛شب گردی

علی:خیلی دلم مـیخـواد بیام ولی راستش بخـوایی یکم

کـار دارم مـیفهمـی که

آرین:باش بابا به اون دوست دخترات بگو

علی:آرین !

آرین: ببخشیـد دادا منظوری نداشتم خدافظ

علی:بچه پرو خدافظ

آرین:هییییی،

شروع کردم تـوی کوچه های کرج گشتن ،

نزدیک های ۲صبح بود که بالاخره خستـه شـدم راهم به

سمت خـونه کج کردم

نزدیک خـونه بودم که یهو حس کردم یه چیزی تـوی

تاریکی، روی پشت بوم ها داره حرکت مـیکنه سری

پشت اولین تیر برقـی که دیـدم قایم شـدم با دقت بیشتری نگـاهم

دوختم به…..

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان

  • مهستی
درباره سایت
وردپرس رمان
دانلود رمان جدید
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " وردپرس رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.