برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تمنای آغوشت pdf از سارا ترک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان سارا ترک مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان تمنای آغوشت
اقا بزرگ نوزاد قنداق کرده را در آغوش گرفت و با مهر و محبت به نوزاد چشم دوخت.
چند لحظه ای خیره چشمهای بستـه اش موند و سپس کنار گوشش مشغول اذان گفتن شـد!
به صندلی بعد تموم شـدن اذان درحالی که نوزاد رو تنگ در آغوش مـیفشرد مخصوصش تکیه زد و
نگـاه گذرایی به همه انداخت و لبانش رو با زبون تر کرد و گفت : از همسرش نرجس همـینکه پسرش
رو به دنیا اورد _بعد مرگ پسر ارشـدم سیاوش دنیا رفت بزرگش کردیم که الان این جوان رشیـد
از اون موقع به بعد عماد رو من و خانم بزرگ که کنارم نشستـه شـده نگـاهش رو دوباره به نوزاد دوخت و
با لبخند ادامه داد : _اسم این نوزاد که اخرین نوه و دختر دومـین پسرم هست رو تیام مـیذارم
رمان پیشنهادی:دانلود رمان لذتی از جنس گناه سارا ترک
قسمت اول رمان تمنای آغوشت
و بند نافش رو به عماد مـیبندم زمانی که تیام به بلوغ رسیـد بایـد با عماد ازدواج کنه.. بعد تموم شـدن
حرف اقا بزرگ همه متعجب به من و اقا بزرگ نگـاه مـیکردن! منم از شنیـدن این حرف عصبی شـدم..
من من نمـیتـونستم با تیام ازدواج کنم.. من عاشق یکی از دخترهای زیبای روستا بودم خـواستم
لب باز کنم که عمو ساشا (پدر تیام )پیش دستی کرد و گفت : _پدرجان بین عماد و تیام اختلاف سنی
زیادی هست سالشـه ۲۰ عماد اقا بزرگ چهره اش برافروختـه شـد و غریـد : _من بزرگتر خانوادم و تصمـیم
مـیگیرم هرکس هم از دستـوراتم اطاعت نکنه بایـد این عمارت رو ترک کنه و نسبت های فامـیلی رو
با من از بین ببره عمو سکوت کرد که اقا بزرگ نگـاهش رو به من کرد ..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید