برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان ما به هم محتاجیم pdf از Yeganeh-sm با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان Yeganeh-sm مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان ما به هم محتاجیم
داستان در مورد من در مورد تـو ! آدمایی شبیه من شبیه تـو … آدم هایی که به هم محتاج ند …
آدم هایی که هر روز بی تفاوت از کنارشون مـیگذریم این داستان داستان من و تـو ِ
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان به سبزی دست های تـو
قسمت اول رمان ما به هم محتاجیم
خانوم ها آقایون خستـه نباشیـد ، بفرماییـد
دو طرف دفترم و محکم کوبیـدم به هم و گذاشتمش تـوی کیفم
دروغ نگم نصف تالشم برای دانشگـاه اومدن به خاطر همـین حرکت
بود شیوا دوباره سرگرم حرف زدن با فرزان بود و بی تـوجه
به دور و برش با فرزان حرف مـیزد اینم که کشت مارو با این
فرزان وسایلم و تـوی کیف چرم مشکیم چپوندم و رفتم کنارش ایستادم
فرزان با دیـدنم اندکی سرش رو خم کرد و گفت:
ببخشیـد خانوم راد متـوجه اومدنتـون نبودم
یعنی منظورش این بود مثل قاشق نشستـه پریـدم وسط دیگـه ؟
خـوب به جهنم ! این جا که جای حرف زدن نیست کـافی شاپ دو
قدم پایین تر از دانشگـاه واسه همـین کـارا به زور لبخندی زدم و گفتم:
نه بابا ، این چه حرفیه آقای شریف ؟ فقط من امروز بایـد جایی
برم برای همـین نمـیتـونم خیلی منتظر شیوا جون بمونم
سپس رو به شیوا با کنایه گفتم:
حرفت تموم شـد بریم
شیوا پشت چشمـی نازک کرد و مقنعه ی قهوه ایش رو روی سرش جابه جا کرد و گفت:
بریم بریم
و با فرزان خداحافظی کرد و دنبالم راه افتاد و شروع کرد به غر زدن:
چند بار بگم موقعی که دارم با فرزان حرف مـیزنم نپر وسط ؟ این بار
داشت جور مـیشـدا ! اگـه یکم دیر تر اوم د بودی همه…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید