برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان چشمان آبی سارای pdf از زینب دشتبانی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زینب دشتبانی مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه
خلاصه رمان چشمان آبی سارای
این رمان درباره ی رسم و رسومات یکی از روستاهای آذریاست امـیـدوارم خـوشتـون بیاد.
سارای دختر ساده و مهربون رمان ماست یه دختری که جز اسب سواری تـو اطراف روستا و
آب آوردن از چشمه با کوزه هیچ کـاری نداره سارای رمان ما زندگیش پر از شادی و لذتـه اما
با افتادن یه اتفاق زندگی سارای عوض مـیشـه
آخرش هم غمـگین هم خـوش
رمان پیشنهادی:دانلود رمان بانوی من مرضیه یگـانه
قسمت اول رمان چشمان آبی سارای
تـو اتاق خـوابیـده بودم که دیـدم صدای مامانم مـیاد که داره منو صدا مـیکنه از خـواب بلند
شـدم لباس محلیامو پوشیـدم دفتر و کتابمو گذاشتم تـو کیفم موهامو شونه کردم روسری
سفیـد لباس محلیمو سرم کردم از اتاق اومدم بیرون مامان تـو آشپزخـونه داشت چایی
مـیریخت تـو استکـانا رفتم جلو صورتشو بوسیـدم
مادر سارای: دختر بایـد بری مدرسهباشـه مامان جان من رفتم درو بستم اومدم بیرون رسیـدم دم در گلنار اینا در و زدم
گلنارباز کرد اونم آماده شـد باهم رفتیم مدرسه من و گلنار دوم راهنمایی مـیخـوندیم روستای
ماهم مدرسه راهنمایی نداشت پس من و گلنار و سیمـین مجبور بودیم صب زود بیـدار شیم
باهم بریم مدرسه با گلنار اومدیم رسیـدیم در خـونه سیمـین اینا اونم صداش کردیم بعد یک
ساعت رسیـدیم روستای باال که مدرسه اونجا بود بدو بدو خـودمونو رسوندیم در مدرسه خانم
ناظم ما رو تنبیه کرد به خاطر دیر رسیـدنمون پسرا همه به ما مـی خندیـدن ) آخه مدرسه ما
پسرونه دخترانه( بود زنگو زدن منو گلنار و سیمـین بدو بدو خـودمونو رسوندیم روستای
خـودمون همـگی کیفامونو گذاشتیم خـونه رفتیم سر چشمه نشستیم باهم آلوچه خـوردیم
اونا رفتن خـونشون منم اومدم خـونمون هنوز تا سر حوض نرسیـده بودم
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خـون آشام تنها pdf از مهدی شعبانی/آریانا شعبانی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهدی شعبانی/آریانا شعبانی مـیباشـد
موضوع رمان: خـوناشامـی/عاشقانه/معمایی/جدیـد
خلاصه رمان خـون آشام تنها
درباره یه خـون آشام هستش که بعد ۶۰۰سال زندگی هنوز نتـوانستـه جفت خـودش پیـدا کنه
و فک مـیکنه دلیلش اینه که جذاب نیست و اون مراسم های زیادی بدون انتخاب کردن
جفت پشت سر گذاشتـه خیلی غمـگینه اما دلیل اصلی که مانع از جفت شـدنش مـیشـه
اینه که اون از نژاد خـون آشام بزرگ هستش در حالی که خـودش از این موضوع بی خبره
و هرکسی لایق این که پادشاه اون بشـه نیست ولی یهو با پسری برخـورد مـیکنه که
بهش کشش خـون داره آیا این همونه پادشاه خـون اشام ها
با ما همراه باشیـد تا بفهمـیـد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بلندای شانه هایت
قسمت اول رمان خـون آشام تنها
آرین
گوشی برداشتم زدم بیرون این اولین باری نبود که با
پدر مادرم بحثم مـیشـد
درست مثل هر شب،اولین کـاری کردم این بود که به
علی زنگ بزنم
آرین :الو سلام خـوبی داداش
علی:ممنون تـو خـوبی چه خبرا آرین:هیچی بابا مـیخـواستی چه خبری باشع
علی :چی شـده خخخخ باز با بابات دعوا کردی ،اخه
من چی به تـو بگم پسر
آرین :هیچی نمـیخـواد بگی الان حوصله ندارم هستی
امشب؛شب گردی
علی:خیلی دلم مـیخـواد بیام ولی راستش بخـوایی یکم
کـار دارم مـیفهمـی که
آرین:باش بابا به اون دوست دخترات بگو
علی:آرین !
آرین: ببخشیـد دادا منظوری نداشتم خدافظ
علی:بچه پرو خدافظ
آرین:هییییی،
شروع کردم تـوی کوچه های کرج گشتن ،
نزدیک های ۲صبح بود که بالاخره خستـه شـدم راهم به
سمت خـونه کج کردم
نزدیک خـونه بودم که یهو حس کردم یه چیزی تـوی
تاریکی، روی پشت بوم ها داره حرکت مـیکنه سری
پشت اولین تیر برقـی که دیـدم قایم شـدم با دقت بیشتری نگـاهم
دوختم به…..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان قاصدک سوختـه pdf از پریسا نعمت الهی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان پریسا نعمت الهی مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان قاصدک سوختـه
داستان در مورد دختری شـهرستانی را روایت مـی کند که به تـهران اومده که با کـار کردن
بتـونه خرج خـودش را در بیاره که در شرکت خدماتی که مشغول کـار شـده به مهمانی فرستاده مـیشـه و
در اون مهمانی متـوجه مـیشـه کسی قصد کشتن یکی از مهمان های که در اون جمع حضور دارند را داره
رمان پیشنهادی:دانلود رمان کـالی پریسا نعمت الهی
قسمت اول رمان قاصدک سوختـه
به سمت دختره بر گشتم و دستم رو سمتش بلند کردم تا شونش رو تکون بدم بلکم بیـدار بشـه
دختره مثل جن دیـده ها منو نگـاه مـیکرد و منم مثل کسی که چیز تازهای کشف کرده باشـه محو چشماش بودم
انگشتش رو به سمتم بلند کرد و بعد چند ساعت خـوابیـدن و بی حرکت بریـده بریـده گفت:
–تـو… اون، یعنی… اون… تـویی سام سیام؟
از حرفاش سر در نمـیاوردم؛ اما نگـاه سنگین راننده تاکسی رو که حس کردم باعث شـد
نگـاه ازش بگیرم و خیلی خشک به بیرون اشاره کنم
–پیاده شو رسیـدیم
دیگـه منتظر نموندم از ماشین پیاده شـدم راننده هم پیاده شـد و جفت چمدونم
رو از صندق عقب ماشین بیرون گذاشت
بی حرف شش تا تراول پنجاهی از کیف پولم بیرون کشیـدم و به سمتش گرفتم و
بعد از دادن پول به راننده، به سمت دختر رفتم که حالا از ماشین پیاده شـده بود
با همون صورت خرگوشی و چشمهای گرد بهم نگـاه مـیکرد، نمـی دونستم
متعجبه یا قـیافش کلاً اینجوریه؛ اما وقت فکر کردن به حال اون یا قـیافش رو نداشتم،
الان مشکل اصلی بابابزرگم بود و عکسالعملش بعد دیـدن این دختر
کولم پشتم بود و ساکم تـو بغلم و دنبال اون که به سمت
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان زیبایم را کشت pdf از پرشنگ طاعتی لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان پرشنگ طاعتی مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان زیبایم را کشت
عماد مردی که دیوانهوار عاشق آوینا است اما آوینا خـودش نامزد داره
شب عروسی آوینا عماد به صورت آوینا اسیـد مـیپاشـه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان آنلاین خط و نشان مسیحه زادخـو
قسمت اول رمان زیبایم را کشت
ﺻﺪای ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ را ﮐﻪ در ﺣﯿﺎط ﭘﺎرک ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻨﻮد ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺑﻪ ﻃﺮف اﺗﺎﻗﺶ ﻣﯽ رود و
در را ﻗﻔﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ دوﺳﺖ ﻧﺪارد او را ﺑﺒﯿﻨﺪ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از اﻧﺘﻘﺎم ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪه و
ﺗﺮﺟﯿﺢ داده ﺧﻮدش را از او ﻣﺨﻔﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺎ دﯾﺪﻧﺶ ﺗﻤﺎم ﺧﺎﻃﺮات ﺑﺪش ﯾﺎدش ﻣﯽ آﯾﺪ ﺧﺎﻃﺮاﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ
ﯾﺎد اورﯾﺸﺎن ﺗﻤﺎم وﺟﻮدش را ﻧﻔﺮت و ﺗﺮس ﻣﯽ ﮔﯿﺮد ﻧﻤﯽ ﺧﻮاﺳﺖ ﺑﺎ او ﭼﺸﻢ در ﭼﺸﻢ ﺷﻮد ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮد
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺣﺪاﻗﻞ او ! را ﮐﻤﯽ ﻋﺬاب دﻫﺪ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪن ﺻﺪای در اﺗﺎﻗﺶ ﺑﻪ ﻃﺮف ﮐﻤﺪ ﻣﯽ رود
ﺗﺎ ﻟﺒﺎس و ﺣﻮﻟﻪ اش را ﺑﺮدار و ﺑﻪ ﺣﻤﺎم ﺑﺮود ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪاﺷﺖ ﻣﺜﻞ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺻﺪای ﻧﺤﺴﺶ را ﺑﺸﻨﻮد
ﮐﺎش ﺷﺐ ﻫﺎ ﻫﻢﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﻤﯽ آﻣﺪ ﯾﺎ در راه ﺗﺼﺎدف ﻣﯽ ﮐﺮد و ﻣﯽ ﻣﺮد اﻣﺎ اﯾﻦ ﻣﺮد زﯾﺎدی ﺳﮓ ﺟﺎن اﺳﺖ!
آوﯾﻨﺎ ﻋﺰﯾﺰم در رو ﺑﺎزﮐﻦ ﺗﺎﮐﯽ ﻣﯽ ﺧﻮای ﻧﺬاری ﺑﺒﯿﻨﻤﺖ، ﻣﯽ ﺧﻮام ﺑﺎﻫﺎت ﺣﺮف ﺑﺰﻧﻢ ﻟﻄﻔﺎ در رو ﺑﺎز ﮐﻦ
ﺟﻮاﺑﺶ را ﻧﻤﯽ دﻫﺪ ﺑﻨﻈﺮش اﯾﻦ ﻣﺮد ﺣﺘﯽ ارزش ﺟﻮاب دادن ﻫﻢ ﻧﺪارد! ﮐﻨﺪ ﮐﻪ از ﺗﺮس ﺷﺎﻧﻪ ﻣﺮدک رواﻧﯽ
ﻟﮕﺪی ﺑﻪ در ﻣﯽ زﻧﺪ و ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﺻﺪاﯾﺶ ﻣﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﭘﺮد آوﯾﻨﺎ! ﻃﺮف ﺣﻤﺎم ﻣﯽ رود ﺑﺎزﻫﻢ ﺟﻮاﺑﺶ
را ﻧﻤﯽ دﻫﺪ وﺳﺎﯾﻠﺶ را ﺑﺮﻣﯽ دارد و ﺑﻪ زﯾﺮ دوش ﻣﯽ رود ﻣﺪﺗﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ذﻫﻨﺶ درﮔﯿﺮ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﯽ ﻫﺪﻓﺶ اﺳﺖ
ﺑﻌﺪ از آن اﺗﻔﺎق ﻧﺤﺲ از ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮون…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان تردیـد pdf از زهرا کریمـی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا کریمـی مـی باشـد
موضوع رمان:عاشقانه/طنز/کلکلی/پلیسی
خلاصه رمان
آریاناز دختر شیطونیه ک ب همراه خانوادش از فرانسه برای اولین بار ب ایران مـیاد و هنوز اومده نیومده دو تا دوست جون جونی واسه خـودش پیـدا مـیکنه//یه روز ک اریاناز خانم پاره اجر خـورده بود تـو سرش ، با تیریپ پسرونه مـیره و بیرون و با پســری آشنا مـیشـه و از قضا خـودشو بعنوان یه پسر بهش معرفی مـیکنه و امـــــان از روزی که پسر قصه ی ما مـیفهمه رفیق عزیزش دختـــر///
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان من هم از قبولی خدا سهمـی دارم pdf از س.اکبری با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان س.اکبری مـیباشـد
موضوع رمان : عاشقانه
خلاصه رمان من هم از قبولی خدا سهمـی دارم
گـاهی بایـد باشی که ببینی .. بایـد باشی که بگویم … بایـد باشی و نیستی…
بایـد باشی و پشتت به من است… درون خاطراتم… پشتت به من است …
تـو برایم همه چیز بودی … همه نداشتـه هایم را در نگـاه تـو مـی دیـدم …
نگـاهی که برق مـی زد و صدایی که تا تـه قلبم را نوازش مـی داد…
وقتی که دستانت به بارهای مخالف دستانم مـی خـورد دنیا برایم سبز مـی شـد …
و حالا نیستی… نیستی که بدانی تمام دنیا زرد نبودنت است و تمام من سیاه ندیـدنت…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان در حسرت بوی نیلوفر
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان حصار جلد چهارم pdf باران با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان باران مـیباشـد
موضوع رمان:عاشقانه/بزرگسال
خلاصه رمان حصار جلد چهارم
این رمان در مورد الیوشا پسری است که تـوسط عرب ها به بردگی گرفتـه شـده تا فروختـه بشـه …
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خدمتکـار پر دردسر pdf با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
داستان درمورد یه دختره که تـوی یه تصادف پدر و مادرشو از دست مـیـده و
با خـواهر کوچولوش تـوی یه خـونه ی کوچک زندگی مـیکنه. به فقر بدی دچار مـیشـه
که حتی حاضر مـیشـه برای پول خدمتکـار هم بشـه.از طرف زن همسایشون
با یه خانومـی پولدار آشنا مـیشـه که دنبال خدمتکـار مـیگرده وبرای کـار به اونجا مـیره….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان آبان ماه اول زمستان است pdf از رهایش با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان رهایش مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان:
آبان برای فرار از خاطرات تلخ گذشتـه سرش رو به کـار گرم مـی کنه، فارغ از اینکه با شروع ماجراهای جدیـدی تـوی زندگیش تموم سعیش برای فراموش کردن گذشتـه ناکـام مـی مونه
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان دو جدایی عاشقانه pdf از مهسا حافظی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهسا حافظی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان:
ماجرای دو خـواهر دوقلو که بخاطر گذشتـه سیاه پدرشون دچار مشکل مـیشن
و دزدیـده مـیشن بظاهر کشتـه شـدن اما با اومدن دو تا برادر باز به اغوش خانوادشون بر مـیگردن
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید