برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان رسپینا pdf از زهرا تیموری لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا تیموری مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان رسپینا
او رفت یا من رفتم؟!نیست که بداند درون خـود مچاله شـده ام و هر شب خاطرات اسیـدی ام را ورق مـیزنم!
پای چوبهی دار، بند بند وجودم را به رگبار مـیگیرم! هر شب تا صبح خـود را دفن مـیکنم اما سپیـده دم،
باز آن گور کن لعنتی از گور بدرم مـیکند!حوایی بودم که به زور سرنوشت یا لج بخت برگشتـه سیب ممنوعه را به خـوردم دادند!
با این قـیاس که این بار خداوند حوا را بخشیـد و فرصت جبران دوباره داد اما آدم…
تا قبل از آن سیب کرم خـوردهشی ممنوعه خـود را کـاشف سیاره ی جدیـدی مـی پنداشتم.
اما اینک بدون او به بیماری لاعلاجی درگیر شـده ام که هیچ نسخهی امـیـدی ندارد!…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان اکیپمون
قسمت اول رمان رسپینا
امشب بعد از چند ماه تحمل، مثل کسی که مار خـورده افعی شـده، تموم آزار و
شکنجه هایی رو که به سرم آورده بود بهش پس دادم. هنوز تنم داغ بود درست
نمـی فهمـیـدم دست هام به خـون کثیف اون حیوون آغشتـه شـدن! حیف اسم حیوون که
روش مـی ذاشتم.
تموم تـوانم رو جمع کردم با پاها
برهنه تند و بی نفس از خـونه ی کفریش به
حالت دو فرار کردم. از خـونه ای که قرار بود کـاخ آرزوهام بشـه اما فقط از
زندون چند تا مـیله ی آهنی کم داشت و از صد تا بند و سلول انفرادی برام بدتر بود.
بارون گلوله هاش رو تند تند به صورتم شلیک مـی کرد انگـار مـی دونست مجرم شـدم.
ساعت سه نصف شب بود؛ هیچ آدمـی تـوی اون خیابون خلوت پرسه نمـیزد. نمـی
دونم از خـوش اقبالی یا از شقاوت من بود….
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید