برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان خـون آشام تنها pdf از مهدی شعبانی/آریانا شعبانی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان مهدی شعبانی/آریانا شعبانی مـیباشـد
موضوع رمان: خـوناشامـی/عاشقانه/معمایی/جدیـد
خلاصه رمان خـون آشام تنها
درباره یه خـون آشام هستش که بعد ۶۰۰سال زندگی هنوز نتـوانستـه جفت خـودش پیـدا کنه
و فک مـیکنه دلیلش اینه که جذاب نیست و اون مراسم های زیادی بدون انتخاب کردن
جفت پشت سر گذاشتـه خیلی غمـگینه اما دلیل اصلی که مانع از جفت شـدنش مـیشـه
اینه که اون از نژاد خـون آشام بزرگ هستش در حالی که خـودش از این موضوع بی خبره
و هرکسی لایق این که پادشاه اون بشـه نیست ولی یهو با پسری برخـورد مـیکنه که
بهش کشش خـون داره آیا این همونه پادشاه خـون اشام ها
با ما همراه باشیـد تا بفهمـیـد
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان بلندای شانه هایت
قسمت اول رمان خـون آشام تنها
آرین
گوشی برداشتم زدم بیرون این اولین باری نبود که با
پدر مادرم بحثم مـیشـد
درست مثل هر شب،اولین کـاری کردم این بود که به
علی زنگ بزنم
آرین :الو سلام خـوبی داداش
علی:ممنون تـو خـوبی چه خبرا آرین:هیچی بابا مـیخـواستی چه خبری باشع
علی :چی شـده خخخخ باز با بابات دعوا کردی ،اخه
من چی به تـو بگم پسر
آرین :هیچی نمـیخـواد بگی الان حوصله ندارم هستی
امشب؛شب گردی
علی:خیلی دلم مـیخـواد بیام ولی راستش بخـوایی یکم
کـار دارم مـیفهمـی که
آرین:باش بابا به اون دوست دخترات بگو
علی:آرین !
آرین: ببخشیـد دادا منظوری نداشتم خدافظ
علی:بچه پرو خدافظ
آرین:هییییی،
شروع کردم تـوی کوچه های کرج گشتن ،
نزدیک های ۲صبح بود که بالاخره خستـه شـدم راهم به
سمت خـونه کج کردم
نزدیک خـونه بودم که یهو حس کردم یه چیزی تـوی
تاریکی، روی پشت بوم ها داره حرکت مـیکنه سری
پشت اولین تیر برقـی که دیـدم قایم شـدم با دقت بیشتری نگـاهم
دوختم به…..
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید