برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان مادمازل خبیث pdf از زهرا با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان زهرا مـیباشـد
موضوع رمان: طنز/عاشقانه/پلیسی
خلاصه رمان مادمازل خبیث
یه دختر شیطون به نام اوین که بسیار بسیار شلوغه ولی طوری مـیشـه که
با پسر خالش حسام لج مـیوفتـه و کلی اتفاق براش مـیوفتـه
رمان پیشنهادی:دانلود رمان بوی باران بوی بغض زهرا
قسمت اول رمان مادمازل خبیث
یه صدایی امد
من:چی بود؟
حسام:
تکون نخـور ببینم چی بود
یهو یکی از بوتـه ها تکون خـورد
پریـدم پشت حسام
حسام:چتـه آوین
من:من مـی تر نتـونستم ادامه بدم چون یه
چیزی از بوتـه ها پریـد بیرون و من سریع
سرم رو بردم عقب
یهو دیـدم حسام داره مـی خنده
من:اون چیه؟؟؟
حسام:از این مـی ترسی؟
سرم اوردم بیرون واییی چه نازه خداااا یه سگ کـامال سفیـد گوگولی
من:وایی چه نازه
رفتم جلو بغلش کردم
من:مـیشـه بیارمش؟
حسام:بیار ولی خاله مـیزاره؟
من:نمـی دونم
راه افتادیم داشتم با سگ جدیـدم بازی مـیکردم
من:وایسا ببینم اسمتـو چی بزارم؟
حسام:آلو چطوره؟؟؟
من:آلو؟؟؟ عالیه یوهو من: آلو کوچولو از این به بعد بره منی
رفتیم تـو ویالمامان تا آلو رو دیـد گفت
مامان:آوین اینو از کجا اوردی ؟ نمـی خـوای که نگـهش داری؟
من:مـی خـوام
مامان:اخه این خاله نزاشت ادامه بده
خاله:بیا بریم بشوریمش
من:جونمـی خاله عاشق حیونا بود رفتیم تـو
حموم هم آلو رو شستیم هم اب بازی کردیم
بعد از حموم داشتیم دور مبال بازی مـیکردیم
که خاله گفت:خـوب وروجکـا چی اوردیـد؟
سه تا شیشـه رو گذاشتیم جلوش
من:خاله ببین چهار تا سوسک
حسام:تازه دوتا ملخ
من:یه پروانه بزرگ
خاله: و به سگ خـوشگل
من:آلوی منو مـیگی ؟
خاله:اسمش آلو شـد؟
من:اره خاله
خاله: خـوب دیگـه بدوییـد اینا رو قایم کنیـد که
االن باباهاتـون مـیان شیشـه ها رو برداشتیم
و بردیم تـو اتاق و زیر تخت گذاشتیم کنار بقـیه دوستاشون
منو و حسام وایسادیم رو
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید